سید امیر سعید محمودی؛ مجید منصورپور
دوره 11، شماره 3 ، آذر 1396، ، صفحه 5-15
چکیده
امروزه محلات مسکونی به عنوان محیطهای بی روح که ساکنین آنها تمایلی به ارتباط با یکدیگر ندارند مطرح میباشد. افزایش جمعیت، تنوعات اجتماعی و فرهنگی، و عدم پیروی از الگوهای محلههای سنتی گذشته در طراحی، ضرورت انجام چنین پژوهشهای در مورد تعاملات اجتماعی را تایید مینماید. هدف پژوهش شناخت جایگاه عوامل کالبدی در کنار سایر مؤلفههای ...
بیشتر
امروزه محلات مسکونی به عنوان محیطهای بی روح که ساکنین آنها تمایلی به ارتباط با یکدیگر ندارند مطرح میباشد. افزایش جمعیت، تنوعات اجتماعی و فرهنگی، و عدم پیروی از الگوهای محلههای سنتی گذشته در طراحی، ضرورت انجام چنین پژوهشهای در مورد تعاملات اجتماعی را تایید مینماید. هدف پژوهش شناخت جایگاه عوامل کالبدی در کنار سایر مؤلفههای تأثیرگذار بر تعاملات اجتماعی است. منطقه مورد بررسی محله خراطان شهرستان دزفول میباشد روش پژوهش توصیفی پیمایشی است و گردآوری دادهها با ابزار پرسشنامه صورت گردید. یافته تحقیق حاکی از آن است که حس اعتماد و فعالیتهای مشترک اجتماعی به عنوان مهمترین مؤلفهها در ایجاد تعاملات اجتماعی یک محله مطرح میباشند و همچنین نتایج بر نقش مهم و اساسی عوامل کالبدی در ایجاد محله تعامل -محور تأکید مینماید و ساختار اجتماعی محله را متشکل از 4 بعد آسایشی، هویتی، نظامهای اجتماعی، و کالبدی معرفی مینموده که این چهار بعد متاثر از همدیگر نیز است.
محمدجواد مهدوی نژاد؛ مجید منصورپور؛ مصطفی مسعودی نژاد
دوره 10، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 61-74
چکیده
خانههای دوران قاجار در شهر دزفول، نمونهای ارزشمند از معماری معاصر ایران به شمار می آیند که به خوبی توانستهاند با شرایط خاص اقلیمی خوزستان هماهنگ شوند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مسکن قاجاری دزفول و چگونگی تاثیرپذیری آن از اقلیم، به عنوان عنصر هدایت کننده فرایند طراحی معماری است. از این رو با بررسی یازده نمونه از خانههای ...
بیشتر
خانههای دوران قاجار در شهر دزفول، نمونهای ارزشمند از معماری معاصر ایران به شمار می آیند که به خوبی توانستهاند با شرایط خاص اقلیمی خوزستان هماهنگ شوند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مسکن قاجاری دزفول و چگونگی تاثیرپذیری آن از اقلیم، به عنوان عنصر هدایت کننده فرایند طراحی معماری است. از این رو با بررسی یازده نمونه از خانههای دورة قاجاریه دزفول و همچنین استفاده از تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامههای جمعآوری شده از متخصصان آشنا با معماری منطقه، مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن است که بسیاری از ویژگیهای خانههای دزفول به نحوی با متغییرهای فرهنگی، اعتقادی، زیباشناختی، اقتصادی و اجتماعی هماهنگ بودهاند؛ و تمامی آنها بر نقش ممتاز اقلیم در جهتدهی و شکلگیری معماری تأکید مینماید؛ و نشان میدهد که اقلیم چگونه به عنوان بخشی از فرایند طراحی معماری سبب ارتقاء کیفیت مسکن معاصر دزفول شده است.