معماری
سودابه محمدزاده؛ علیرضا عینی فر؛ حمید ماجدی
چکیده
کیفیت محیطهای مسکونی ماهیتی چند بعدی دارد. هدف این مقاله شناخت عوامل تأثیرگذار بر ارتقاء کیفیت محیط و ایجاد الگویی جهت سنجش کیفیت در مجتمعهای مسکونی برای شکلگیری مطلوب محیطهای مسکونی است. برای رسیدن به این هدف، پرسش اساسی این است که چه عواملی بر ارتقاء کیفیت محیط مسکونی تأثیرگذار است؛ و چگونه این عوامل سنجش کیفیت فضا ...
بیشتر
کیفیت محیطهای مسکونی ماهیتی چند بعدی دارد. هدف این مقاله شناخت عوامل تأثیرگذار بر ارتقاء کیفیت محیط و ایجاد الگویی جهت سنجش کیفیت در مجتمعهای مسکونی برای شکلگیری مطلوب محیطهای مسکونی است. برای رسیدن به این هدف، پرسش اساسی این است که چه عواملی بر ارتقاء کیفیت محیط مسکونی تأثیرگذار است؛ و چگونه این عوامل سنجش کیفیت فضا را در گونههایی از مسکن میسر میسازد؟ برای پاسخ به پرسشها عوامل 1)مشخصات فردی ساکنان، 2)قابلیت فضاهای بینابینی و 3)کیفیت طراحی معماری در نظر گرفته شد. به منظور ارزیابی عوامل از آزمونهای t، همبستگی و تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که مدت سکونت، سطح تحصیلات، سن و نوع تملیک (در بخش مشخصات فردی)، قابلیتهای فضاهای بینابینی و کیفیت طراحی معماری در کیفیتبخشی به محیط موثر هستند. نتایج حاصل از سنجش نشان داد که بیشترین میزان نارضایتی ساکنان از محیط مسکونی و مهمترین شاخص جهت ارتفاء کیفیت بنا مربوط به دسترسیپذیری در سطح مجتمع مسکونی میباشد.
شروین میرشاهزاده؛ غلامرضا اسلامی؛ علیرضا عینی فر
دوره 5، شماره 9 ، دی 1390، ، صفحه 5-16
چکیده
توجه به تجلیات زیبایی در معماری مبتنی بر فرهنگ بومی از آنجا مایه دقت نظر است که می تواند راز توانمندی مظاهر معماری گذشته را در برانگیختن مخاطب و نیل به تجربه زیبایی شناختی آشکار نماید. به عبارتی نحوه بروز زیبایی در معماری ایرانی واجد ویژگیهایی به لحاظ زیبایی شناختی است که موجبات انبساط خاطر مخاطب را فراهم می نماید. لذا بازشناسی ویژگیهای ...
بیشتر
توجه به تجلیات زیبایی در معماری مبتنی بر فرهنگ بومی از آنجا مایه دقت نظر است که می تواند راز توانمندی مظاهر معماری گذشته را در برانگیختن مخاطب و نیل به تجربه زیبایی شناختی آشکار نماید. به عبارتی نحوه بروز زیبایی در معماری ایرانی واجد ویژگیهایی به لحاظ زیبایی شناختی است که موجبات انبساط خاطر مخاطب را فراهم می نماید. لذا بازشناسی ویژگیهای متداوم و صیقل خورده فضا که بتواند چنین تاثیری بر جای بگذارد نکته ای است که مقاله حاضر سعی دارد به وجوهی از آن دست یابد که امروزه نیز قابل بازآفرینی باشد.
ادراک زیبایی به عنوان مقوله ای حاصل برهمکنش فضای معماری و ناظر، بر ویژگیهایی تاکید دارد که فضا را توانمند ساخته تا بر مخاطب تاثیر گذارد. پژوهش حاضر نشان می دهد که این مفهوم در معماری ایرانی با خلق فضاهای مرزی- پیوندی تجلی یافته است. فضایی که رویکرد نشانه شناسی خواهان دستیابی به ویژگی های کارآمد آن است.