نورالدین پیرخضری؛ محمدصادق فلاحت
دوره 11، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 43-52
چکیده
انسان برای تجلی بودن با بهره از طبیعت و کنش فرهنگ «خانه» را بنا نهاد و در بنیادیترین شکل آن سازۀ«خیمه» برپا شد. این مقاله با بهره از مفهوم نشانه شناسی در حیطۀ«وجه کاربردی» ، « نحوی» و « معنایی» نشانگی با روش تحلیل کیفی ناشی از تطبیق دو گونه خیمه با بسترهای ناهمگون، بر چگونگی تأثیر وزنی وجه فرهنگی اجتماعی ...
بیشتر
انسان برای تجلی بودن با بهره از طبیعت و کنش فرهنگ «خانه» را بنا نهاد و در بنیادیترین شکل آن سازۀ«خیمه» برپا شد. این مقاله با بهره از مفهوم نشانه شناسی در حیطۀ«وجه کاربردی» ، « نحوی» و « معنایی» نشانگی با روش تحلیل کیفی ناشی از تطبیق دو گونه خیمه با بسترهای ناهمگون، بر چگونگی تأثیر وزنی وجه فرهنگی اجتماعی نسبت به علیت کارکردی اقلیم، مصالح ، تکنیک و تظاهراتش در شکل (دال) میپردازد. نتایج معلوم میدارد که نه تنها«دلالتهای» فرهنگی و آرمانی بر تکوین شکل خیمه، با وجود تأثیر علل محسوس طبیعی نقش«محوری» داشته بلکه فراتر از آن علل طبیعی، در بستر هر فرهنگی در مفهوم «چرخۀ فرهنگ_ طبیعت» به ماهیت فرهنگی بر میگردد بنابر این هیچ علیت طبیعی مؤثر بر شکل خانه در ماهیت خود، طبیعی صرف نبوده بلکه در این چرخه معنا و هیئت فرهنگی اجتماعی به خود میگیرد.